20% تخفیف مشاوره های تحصیلی حضوری 20% تخفیف مشاوره های تحصیلی

نقد فیلم لاتاری

خلاصه داستان فیلم لاتاری

امیرعلی و نوشین دو جوان پایین شهر تهران هستند که به یکدیگر علاقه دارند و قصد دارند با همدیگر به خارج بروند، اما فردی به نام سامی، نوشین را برای کار در یک شرکت حسابداری (بعدا می‌فهمیم مدلینگ) انتخاب می‌کند و به دوبی انتقال می دهد ... .
 
 
محمد حسین مهدویان تمام ویژگی‌های تصویربرداری که همیشه در آثارش مورد استفاده قرار می‌گیرد را بار دیگر در فیلم لاتاری به کار گرفته است، دوربینی که داستان را از زاویه سوم شخص روایت می‌کند. اما این نوع بکارگیری دوربین در فیلم لاتاری نمی‌تواند مخاطب را به قصه و آدم‌ها نزدیک و با آنان هم‌ذات پنداری کند.
درست است که سوژه فیلم درباره دفاع از ناموس و غیور بودن است اما در جهان امروزی، چنین دفاع وحشی گرایانه و غلوآمیزی از ناموس که در فیلم نمایش داده می‌شود بسیار متحجرانه و حتی غیرقابل باور است.
 
 
فیلم دو نیمه متفاوت دارد؛ نیمه اول پر از صحنه‌های جدل و جر و بحث است که در فضای یک واقعیت اجتماعی جای می گیرد، تلخ و گزنده مثل خیلی دیگر از آثار این سال‌های سینمای ایران تاکید روی تبعات اوضاع نابسامان مالی و مسائل فرهنگی که از قِبَل چنین فجایعی پیش می‌آید و همین فضاهایی که می توانید حدسش بزنید، اما نیمه دوم فیلم بیشتر شبیه یک تریلر مهیج است که دائما دنبال این هستید که بدانید ادامه قصه چه می‌شود.
 
 
دو نفر رفته‌اند آن طرف آب‌ها، انتقام شخصی را بگیرند، این که دیگر نیاز به این همه شوخی ندارد. صرف قرار گرفتن هادی حجازی‌فر و نادر سلیمانی درآن موقعیت‌ها، به اندازه کافی تنفس ذهنی برای مخاطب ایجاد کرده. تاکید روی بخش تخیلی ماجرا کمی فضای قسمت نیمه دوم فیلم را چندپاره و نامنسجم می‌کند به عبارتی هر چه نیمه اول منسجم و یکدست است نیمه دوم در قسمت هایی به دلیل بار تخیلی اضافه و اغراق در پرداخت شخصیت‌ها همگن نیست.
 
 
مهدویان آشکارا از بررسی ریشه مشکلات اجتماعی که منجر به مهاجرت افراد می‌گردد پرهیز کرده و تنها نوک پیکان خشم و خشونت خود را به سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس نشانه رفته که قاچاق دختران به کشورشان انجام می‌شود.
همین مسئله باعث شده تا فیلم لاتاری یک اثر کم مایه و به شدت سطحی و البته ترسو باشد که به دلایل مختلف، از پرداختن به دلایل مهاجرت شهروندان ایرانی به دبی و کشورهای حاشیه خلیج فارس پرهیز کرده و در مقابل، با کینه و خشونتی عجیب به دبی تاخته است.
 
 
خشم و خشونتی که میتوان آن را در آغاز لحظه ورود شخصیت‌های داستان به دبی در مکالمه ها مشاهده کرد. در زمان ورود امیرعلی و موسی به دبی، تقریباً لحظه ای نیست که صحبتی از دبی به میان نیاید و افراد با کنایه و یا حتی توهین مستقیم، به این شهر و کشور و تمام مواردی که به امارات مرتبط می‌شود، سخنی به میان نیاورند. خشونت کلامی که شبیه به فیلمنامه سینمایی نیست و بیشتر مشابه به یک عقده گشایی درونی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده.
در نهایت فیلم لاتاری نه دیدگاه ضد امپریالیستی‌اش درآمده نه حس میهن پرستی‌اش حتی ادای شومن بودنش هم بیهوده است.  
نقد فیلم لاتاری که در بالا آورده شده، برگرفته از نقدهای میثم کریمی و ایمان عبدلی می‌باشد.
دیدگاه جدید
دیدگاه ها
کل دیدگاه های ثبت شده: 6 | کل دیدگاه های تایید شده: 2
سیدمهدی اسدپور
سلام عرض ادب احترام ولی اون طرف اینکارهارومیکنن خیلی خوبه که آدم برای دفاع از ناموس ایرانی یه همچین کاریوبکنه
ناشناس
خب یه تشکر ویژه از آقای محمد حسین مهدویان که بازم کاره زیبایی را شروع کرد و همچون هنرمندانی کار کرده و ... بکار گرفت از نطر من فیلم لاتاری عالی بوده و زندگی خیلی هارو هم تعییر داد....